loading...
قرارگاه سربازان سایبری حضرت آقا
حسین عسکری بازدید : 27 پنجشنبه 18 تیر 1394 نظرات (1)

فدا کردن تمام هستی

وقتی جهنمیان وارد جهنم می شوند و عذاب دردناکش را می چشند ظاهر می گردند که تمام هستی شان را بدهند تا از آن عذاب رهائی یابند ولی چه فایده که این بخشش ها دیگر سودی برای آنها ندارد چرا که در آن موقعی که در دنیا در کمال آسایش قدم می زدند و کبر و غرور آنها را همچون پیله در خود می گرفت بطوری که نمی توانستند این پیله غرور را پاره کرده و خود را نجات دهند و آخرالامر در همان حال با دنیا وداع نمودند حال چنین آرزوهائی هیچ سودی برایشان ندارد. خداوند تبارک و تعالی می فرماید:

 

{یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ یَوْمَـئِذِ بِبَنِیهِ * وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِیهِ * وَ فَصِیلَتِهِ الَّتِى تُئوِیهِ * وَ مَن فِى الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنجِیهِ * کَلَّا إِنَّهَا لَظَى * نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى}[1]

آنان را به ایشان نشان مى دهند. گنهکار، آرزو مى کند که کاش براى رهایى از عذاب آن روز، مى توانست پسران خود را به عوض دهد و نیز همسر و برادرش را و قبیله اش را که به او پناه مى دهند، و هر کس را که در روى زمین است و همه را [عوض مى داد] و آن گاه خود را مى رهانید. هرگز! آن، آتش زبانه کش است؛ [آتشى که] بر کَنَنده پوست سر و اندام است».

و رسول خدا (ص) می فرماید:

یَقولُ اللّه ُ تَعالى لِأَهوَنِ أهلِ النّارِ عَذابا یَومَ القِیامَةِ: لَو أنَّ لَکَ ما فِی الأَرضِ مِن شَیءٍ أکُنتَ تَفتَدی بِهِ؟ فَیَقولُ: نَعَم. فَیَقولُ: أرَدتُ مِنکَ أهوَنَ مِن هذا وأنتَ فی صُلبِ آدَمَ ألّا تُشرِکَ بی شَیئا، فَأَبیتَ إلّا أن تُشرِکَ بی![2]

خداوندِ بلندمرتبه در روز قیامت، به آن کس از اهل دوزخ که عذابش از همه سبک تر است، مى فرماید: «اگر هر آنچه در زمین است از آنِ تو بود، آیا حاضر بودى آن را فدیه خود دهى؟». او مى گوید: آرى. مى فرماید: «من از تو کمتر از این را خواستم، در حالى که تو در پشت آدم بودى، [خواستم] که چیزى را شریک من قرار ندهى؛ امّا تو نخواستى، جز این که به من شرک بورزى».

و در روایتی دیگر می فرماید:

یُجاءُ بِالکافِرِ یَومَ القِیامَةِ فَیُقالُ لَهُ: أرَأَیتَ لَو کانَ لَکَ مِلءُ الأَرضِ ذَهَباً، أکُنتَ تَفتَدی بِهِ؟ فَیَقولُ: نَعَم. فَیُقالُ لَهُ: قَد کُنتَ سُئِلتَ ما هُوَ أیسَرُ مِن ذلِکَ![3]

کافر در روز قیامت آورده مى شود و به او گفته مى شود: «اگر همه آنچه در زمین است طلا بود، حاضر بودى آن را فدیه خود بدهى؟».

مى گوید: آرى.
به او گفته مى شود: «آنچه [در دنیا] از تو خواسته شده بود، سبک تر از این بود».

و باز آن حضرت می فرماید: مردى از اهل آتش را مى آورند و خداوند به او مى فرماید: «اى پسر آدم! منزل خود را چگونه یافتى؟».

مى گوید: پروردگارا! بدترین منزل است. خداوند مى فرماید: «آیا حاضرى به اندازه زمین، طلا بدهى تا خود را از این منزل آزاد گردانى؟».

مى گوید: آرى، اى پروردگار من! خداوند مى فرماید: «دروغ مى گویى! کمتر از این را از تو خواستم و تو ندادى». آن گاه، به سوى آتش بر گردانده مى شود.[4]

حسین عسکری بازدید : 21 پنجشنبه 18 تیر 1394 نظرات (0)

معرفت و شناخت كامل شخصیت والای امیرالمؤمنین علی (ع) و جایگاه او در جهان هستی در حد بشر نیست چه رسول اكرم (ص) خطاب به مولا می فرماید :

 

یا علی لا یعرفك الاّّّ الله و انا

 

ای علی! تو را هیچكس نشناخت جز خدا و من

 

درابتدای خلقت، معمار آفرینش، زمین و خورشید و ماه و بر و بحر اعلام كرد كه آفرینش شما، آفرینش همه چیز، به طفیل محبت پنج نور مقدس است.

 

یا ملائكتی و سكان سماواتی اعلموا انی ما خلقت سماء مبنیه و لا ارضا محدیه و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئه

 

و لا فلكا یدور و لا بحرا یجری و لا فلكا یسری الا فی محبه هؤلاء الخمسه.

 

 

 

آفرینش بر محبت اینان رقم خورد و عرصه هستی به حب ولایت آنان از عدم شكل گرفت. اگر علی (ع) نبود، آفرینش به تكوینش نمی ارزید . نوروجود علی (ع) ، مصباح پایگاه آفرینش شد وهستی اول با وجود او شكل گرفت. هدفنامه وجود را نیز به وجود او پیوند زدند.

 

لو لا كلما خلقت الا فلاك و لو لا علی لما خلقتك...

 

در زیارتنامه مولی در روز غدیر علی (ع) را ندا می دهیم :

 

السلامٌَُُُ علیكُُ ایها النبأ العظیم، الذی هم فیه مختلفون

 

سلام برتو ای خبر بزرگ عالم! خبر بزرگ هستی. پس علی (ع) راز بزرگ خلقت است! اما در او اختلاف كردند. این بود كه اول مظلوم عالم هم علی″ نام گرفت.

 

روزی پیامبر اكرم (ص) در جمع صحابه بودند و جبرئیل، ملك مقرب الهی هم به شكل انسانی در آن جمع حاضر بود. پیامبر به جبرائیل رو كردند و با اشاره به امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: آیا او را می شناسی؟ عرض كرد: چگونه او را نشناسم كه او در عرش مرا معلم بود و شیوه عبودیت الهی را به من تعلیم فرمود. تو به آدم وقتی كه از بهشت قرب رانده شد و به زمین فراق هبوط كرد، با ذكر نام علی (ع) و اهل بیت او به درگاه الهی پذیرفته شد. نوح نام او را بر كشتی خویش حك كردو لنگرگاه كشتی اش را مسجد كوفه قرار داد. خداوند در شب معراج با حبیب خویش با صوت علی (ع) سخن گفت. قرآن كریم، علی (ع) را به منزله نقش پیامبر دانست.

 

فقل تعالوا ندع ابناء نا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم (آل عمران 61)

 

پیامبر فرمودند: من و علی از یك درختیم (انا و علی من ش جره واحده) و باز فرموده:   (انت منی بمنزله هارون من موسی) و نیز: (انا مدینه العلم و علی بابها) همانا من شهر علمم و علی در آن است. و خطاب به مولی فرمود: (انت اخی و وصیی و وارثی) تو برادر من و وصی و وارث منی. در فرازی از دعای ندبه  پیامبر خطاب به علی می فرماید (لو لا انت یا علی لم یعرف المؤمنون بعدی) ای علی اگر تو نبودی مردم پس از من مؤمنان را نمی شناختند.

 

در زیارت مطلقه می خوانیم ((السالم علی میزان الاعمال)) علی میزان و معیار اعمال است. امام صادق (ع) در زیارت جدش عرضه می دارد درود بر تقسیم كننده بهشت و جهنم، درود بر نعمت الهی بر نیكان :

 

((السلام علی قسیم الجنه و النار السلام علی نعمه الله علی الابرار))

 

محبت علی عامل رسیدن به كمال

 

در دوایر مختلف هستی،‌هر شعاعی به دور محوری می چرخد و هر پدیده ای حول قطب وجودی كه وابسته به اوست، دور می زند. امام معصوم محور هستی، قطب عالم وجود، تكیه گاه آفرینش، واسطه فیض الهی به جهان هستی و نگهدارنده كائنات باذن الله است. در این راستا، محبت و ولایت علی (ع) مربی همه موجودات، هدایتگر آنان به سوی كمال و سبب دوام و قوام تمامی پدیده ها از جمال تا انسان است. پیامبر خدا (ص) در این رابطه بیان زیبایی می فرماید:

 

 

 

                                   حبًٌ علیٍٍٍّ حسنه لا تضرمعها سیئهًٌ      (بحار ج 9 ص 401)

 

محبت علی (ع) حسنه ای است كه با وجود آن هیچ گناهی به انسان صدمه نمی رساند.

 

بر این معنا اگر محبت علی (ع) كه نمونه كامل انسانیت و طاعت و  عبودیت و اخلاق است از روی صدق و راستی باشد، مانع ارتكاب گناه می گردد. مانند واكسنی كه مصونیت ایجاد می كند و نمی گذارد بیماری در شخص ″واكسینه شده″ راه یابد. محبت پیشوایی مانند علی (ع) كه نمونه تقوا و پرهیزكاری است آدمی راشیفته رفتار علی (ع) می كند. فكر گناه را از سر او بدر می برد، البته به شرطی كه محبتش صادقانه باشد . كسی كه علی (ع) را بشناسد، تقوای او را بشناسد، سوزوگداز عارفانه او را، ناله های نیمه شبهایش را و ساده زیستی و كار و تلاش همه جانبه اش را بداند، محال است به خلاف فرمان او كه همیشه امر به تقوی و درستی می كرد عمل كند. یعنی هر محبی به خواسته محبوبش احترام می گذارد و فرمان او را گرامی می دارد. فرمانبرداری از محبوب لازمه محبت صادق است.

 

 

 

پس محب واقعی علی ، واله و حیران علی و عاشق و جانباز علی، رهرو راستین علی است.

حسین عسکری بازدید : 22 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

اواسط دهه هفتاد بود.در ستاد تفحص مهران در غرب کشور فعالیت داشتیم.عصر بود که یکی از رفقای قدیمی تماس گرفت.اواهل همدان بود.امااز کرمانشاه زنگ می زد.گفت:بلیط گرفته ام .انشاالله تا غروب به شما ملحق می شوم.نماز مغرب را خواندیم .شام را هم خوردیم اما از دوست ما خبری نشد.ناراحت بودیم.جاده های مرزی در طول شب رفت وآمد کمتری داشت.نکند در جاده بلایی بر سرشان آمده.اواخر شب با خستگی زیاد ونگرانی خوابیدیم.هنوز چشمان ما گرم نشده بود.

 

یکدفعه با فریاد یکی از بچه ها از جا پریدیم!خواب دیده بود.مرتب با تعجب به اطراف نگاه می کرد.پرسیدم:چی شده!؟گفت:کجا رفتند؟!بعد ادامه داد:الان چندتا جوان خوش سیما اینجا بودند.ازداخل اتاق معراج بیرون آمدندوسلام کردند.بعد گفتند:نگران دوست همدانی نباشید الان می رسد.بعد گفتند:تأخیر او به خاطر نماز اول وقت بوده.سلام شهدا را به اوبرسانید.بعد هم به سمت اتاق معراج برگشتند.اتاق معراج محلی بود که شهدا را داخل آن نگهداری می داشتیم تا به ستاد ارسال نمائیم.با هم به اتاق معراج رفتیم پیکر های چند شهید که بیشتر آنان گمنام بودندکنار اتاق بود.چند لحظه نگذشته بود که دوست ما از راه رسید.از اینکه همه منتظرش بودیم تعجب کرد.همگی از او یک سوال داشتیم. نماز مغرب را کجا وچگونه خواندی؟!او هم گفت:با راننده اتوبوس صحبت کردم.گفتم:برای نماز اول وقت نگه دارد.اما او قبول نکرد.من هم گفتم:نگه دار من پیاده می شوم!کنار جاده نمازم را اول وقت خواندم.بعد هرچه معطل شدم هیچ وسیله ای نبود.تا اینکه چند ساعت بعد شخصی مرا سوار کرد وآمدم.

 

 

 

راوی:بسیجی تفحص

 

منبع:کتاب شهید گمنام(مصاحبه شهریور89)

حسین عسکری بازدید : 21 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

فرادی که در برابر سختی ها به سوی دعا نویس ها می روند، بدانند که این راه، راهی اشتباه است. خداوند هر آنچه در مسیر امامت و ولایت نیازداشته باشیم، به ما عطا کرده است...

حجت الاسلام والمسلمین محمد باقر حیدری کاشانی، مدرس حوزه و دانشگاه، ظهر امروز در جمع هزاران نفری زائران و مجاوران حرم ملکوتی حضرت رضا علیه السلام گفت: نیمی از ایمان شکر و نیم دیگری صبر است. صبر در برابر آن چیزی است که خداوند به انسان آن را عطا کرده و یا نکرده است.

 

 

وی ادامه داد: صبر در برابر مصیبت، بیماری و گرفتاری است و در مواقعی است که آرامش انسان به گونه ای سلب می شود. به عنوان مثال انسان در عافیت و سلامتی است و بر اثر بیماری و این عافیت و سلامتی از او سلب می شود.

 

 

 

سخنران حرم مطهر رضوی با بیان این که بر اساس آیات قرآن کریم حضرت ایوب طلایه دار صبر بوده و ایشان یکی از طلایه داران اخلاق انسانی و عرفانی است، خاطرنشان کرد: حضرت ایوب 80 سال غرق در نعمت و بنده‌ی شکرگذار خداوند بود. هنگامی که به 80 سالگی که رسید، شیطان لیعن به سراغ او آمد. شیطان به خداوند متعال گفت «او را 80 سال غرق نعمت کردی و او شکرگذاری کرده، بیا از او نعمت ها را بگیر آن موقع او را امتحان کن». لذا مشیت الهی بر این قرار گرفت که حضرت ایوب در یک دوره ای در چرخه سنگین بلایا، بیماری ها و گرفتاری ها قرار بگیرد تا جوهره بندگی او مشخص شود.

 

 

 

وی ابراز داشت: از این مسأله مشخص می شود که اتفاقات و رویدادهایی که در زندگی انسان روی می دهد، به جهت این است که جوهره بندگی انسان مشخص شود.به گفته وی، یاوران مهدی کسانی هستند که در عرصه ایمان امتحان خود را پس داده اند و نمره قبولی گرفته اند و این امتحان یا در عرصه صبر است یا در عرصه شکر!

 

 

 

حجت الاسلام و المسلمین حیدری کاشانی با تذکر به این که نباید ایمان انسان در برابر مشکلات سقوط کند و با اشاره به این که یاران حضرت ایوب هنگامی که دیدند مشکلات فراوانی به او رسیده گمان کردند که ایوب در خلوت مرتکب گناه شده است، بیان داشت: گاهی از اوقات ملاحظه می کنیم که گاهی مشکلاتی برای برخی از افراد پدید می آید, شاید این مشکلات به جهت این است که انسان بخواهد از گناهان پاک شود و به مقام رفیع تر برسد، لذا نباید هرگز در خصوص افرادی که دچار مشکلات می شوند قضاوت ناصحیح کرد.

 

 

 

وی به همگان هشدار داد: برخی اوقات شیاطین، انسان مبتلا شده به سختی را، از مسیر ولایی، توحیدی و اهل بیتی جدا می کنند و به دام انواع و اقسام ترفند های شیطانی می اندازند. افرادی که در برابر سختی ها به سوی دعا نویس ها می روند، بدانند که این راه، راهی اشتباه است. خداوند هر آنچه در مسیر امامت و ولایت نیازداشته باشیم، به ما عطا کرده است. اگر گرفتار هستید، نزد امام رضاعلیه السلام بیایید؛ دعا نویس افرادی نظیر محدث قمی ‌ها، هستند نه انسان های عادی و بی دین.

 

 

 

این سخنران برجسته کشوری نیز اذعان داشت: اگر می خواهید مسیر بندگی تان رحمانی باشد، باید به سوی اهل بیت علیهم السلام بیایید و نه به سمت بندگی شیطان. هر فردی که برای هر گرفتاری و هر گره کوری نزد حضرت آیت الله بهجت می آمد، ایشان ذکر حدیث کساء را سفارش می کردند.

 

 

 

وی یادآور شد: برخی اوقات خانواده های مذهبی دامن امام رضا و امام حسین را رها می کنند و به دام شیّادان و شیطان باز ها می افتند. همچنین گروهی از افراد هستند که در گرفتاری ها جزع و فزع می کنند، ولی ایوب پیامبر این گونه نبود و با خداوند متعال بسیار زیبا سخن می گفت. هنگامی که ایوب راه‌های شیطانی را کنار زد، تمام نعمات الهی به او برگردانده شد؛ بنابراین فراسوی مصیبت ها، بیماری ها و گرفتاری ها امتحانات الهی است که جوهره بندگی انسان را مشخص می کند.

 

 

 

حجت الاسلام و المسلمین حیدری کاشانی سپس به مردم توصیه کرد: روزی 100 مرتبه ذکر «غرق نعمتیم، الحمدالله؛ حالی مون نیست، استغفرالله» را بیان کنید؛ این ذکر، فشرده آیات قرآنی و ذکری خودمانی بین ما و پروردگار متعال است.
حسین عسکری بازدید : 20 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

روزی که مردم بفهمند:
هیچ چیز عیب نیست ،جز قضاوت و مسخره کردن دیگران!
هیچ چیز گناه نیست، جز حق الناس!
هیچ چیز ثواب نیست، جز خدمت به دیگران!
هیچ کس اسطوره نیست، الا در مهربانی و انسانیت!
هیچ دینی، با ارزشتر از انسانیت نیست!
هیچ چیز جاودانه نمی ماند، جز عشق!
هیچ چیز ماندگار نیست، جز خوبی و بدی
هیچ سعادتی بالاتر از آگاهی نیست!
هیچ دشمنی خطرناکتر از جهل نیست!
و همه چیز زیباست جز صفات زشت!
زمین تبدیل می شود به بهشتی سراسر عشق و مهربانی....!!!
به امید آن روز...

حسین عسکری بازدید : 22 پنجشنبه 14 فروردین 1393 نظرات (0)

 

کربلای ایران.......


پاهایم روی زمین فرود نمی آیند.

نمی توانم کفش هایم را روی خاکی بگذارم که با خونتان آبیاری شده..

کفش ها را از پا میکنم...

اما، نکند پاهایم روی استخوان تو باشد..

استخوان جگرگوشه ی مادری که به انتظار یک بند انگشت فرزندش نشسته است و شبانه روز اشک می ریزد...

و چه سخت است انتظار...

پاهایم سست شده است.گویا دیگر نمی توانم پا بر این خاک گذارم.

اما..

اما صبری نمانده،

باید خود را به تو برسانم.

کاش می توانستم پرواز کنم

و از بالای این خاک،خود را به تو برسانم.

کاش چفیه ام بال پرواز می شد و مرا در آستان کویتان به پرواز در می آورد.

کاش سهم من هم از زمین، آسمانی شدن میشد.

کاش سهم من هم از زمین، پرواز میشد.

پرواز به سوی خدا...به همان جایی که شما رفتید.

کاش سهم من از شما، تنها نگاه کردن به عکس هایتان و اشک اندود شدن چشم هایم نبود.

کاش آنقدر انسانیت می داشتم که همنشین شما شوم.

کاش لااقل می توانستم هم کلامتان شوم.

اما حیف که همه ی این ها لیاقت می خواهد..

و سعادت..

که من بی نصیبم.

و فقط امید دارم به لطف پروردگار..

که خودش گفت "لاتقنطوا من رحمه الله"

و به امید لطفش میگویم:

اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک


حسین عسکری بازدید : 29 پنجشنبه 14 فروردین 1393 نظرات (0)
در مورد محل دفن فاطمه زهرا(س) نقل و قول های متفاوتی وجود دارد. در این مطلب، به چهار قول در این زمینه اشاره شده است.

 
به گزارش خبرآنلاین به نقل از منابع روایی و تاریخی به 4 نقل تاریخی درباره محل دفن حضرت فاطمه اشاره کره ایم که می خوانید.

 
حضرت فاطمه زهرا(س) به حضرت علی(ع) سفارش کرد که قبرش را پنهان سازد تا دلیل و شاهدی بر ستم‌های روا شده بر او باقی گذارد و مخالفت و مبارزه خویش را با غاصبان و خلافکاران جاوید سازد. آن حضرت نیز وی را شبانه دفن کرد و موضع قبرش را پنهان ساخت.

در مورد محل دفن حضرت فاطمه(س) چهار قول وجود دارد:

1. برخی مزارش را در بقیع می‌دانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و سیدمرتضی در عیون المعجزات. اهل سنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا(س) می‌دانند. علامه مجلسی می‌نویسد: چون علی، فاطمه را به مصلّا آورد و نماز خواند، دست‌ها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداخته‌اند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد.

ابن جوزی هم می‌نویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کرده‌اند که علی بن ابی‌طالب صورت چهل قبر جدید را در بقیع احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص می‌شود که یکی از مزار‌ها به فاطمه(س) تعلق دارد.

علامه نور الدین سمهودی می‌گوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است.(1) ولی گفته‌اند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه(س).

2. عده‌ای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کرده‌اند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده ‌است.(2)

3. بعضی گفته‌اند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد.

شیخ طوسی می‌گوید: از جمله شواهدی که می‌توان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: "بین قبر من و منبرم، روضه‌ای از روضه‌های بهشت وجود دارد".

شاهد دیگر اینکه نوشته‌اند: علی در روضه نبی اکرم(ص) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است.(3)

4. عده‌ای گفته‌اند: فاطمه را در خانه‌اش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید می‌کند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: "درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است" و می‌دانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت.(4)

شیخ صدوق (م 389) می‌نویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانه‌اش به خاک سپبرده‌اند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر حج رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم.(5) سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانه‌اش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیک‌تر است.

شیخ طوسی یادآور می‌شود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر می‌توانی زیارت کنی و برخی او را در خانه‌اش مدفون می‌دانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیک‌اند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است.(6)

منابع:

1. اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291.

2. طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290.

3. بحارالانوار، ج 43، ص185.

4. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195.

5. من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906.

6. بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96.
 
 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • خــــط شکن
  • گنج جنگ
  • اینجا سیم دلت به آسمان وصل می شود
  • عرش عشق
  • رهبر عشق
  • بی قرار وصال
  • با شهید
  • پــ مثل پلاک
  • خاکریز خاطرات
  • اعتقاد کبوتر
  • دلی که با خداست وبس
  • .: میقاتِ دل .:
  • سردار بی سر
  • سرداران گمنام
  • شهید 207
  • طلایه داران فجر
  • لباس خاکی
  • مردان بی ادعا
  • عشق شهدا
  • خاطرات شهیدان
  • گروه استشهادیون
  • تا شهادت با ولایت ما رهسپاریم
  • روی خاکهای کربلای ایران
  • فانوس شب
  • مـــعــــراج افـــلاکـــی هـــا
  • پاره های پولاد
  • ستاره های همیشه روشن شهر
  • **زندگینامه شهدا**
  • خدا نامه ها
  • حب الحسین(ع)شادگان
  • کجایی سبزترین بابای دنیا؟
  • خلوتی با خویشتن
  • سوتیکده
  • بیامهدی شب هجران سحرکن....
  • ** افلاکیـــان **
  • گردان کمیل هنوز زنده است
  • روحمـــان شاد با یاد شهــدا
  • **فرمـانده کـل قوا **
  • قرارگا بچه های آسمونی
  • امتداد راه شهیدان
  • شهیدان زنده اند
  • سجاده ای پر از یاس
  • امتداد راه شهیدان-یاوران مهدی
  • خــــونِ سـُــــرخ
  • خامنه ای
  • سرباز سایبری حضرت امام
  • تداوم نور
  • پله پله تا ملاقات خدا
  • بسیجی راه سرخ
  • علمدار عشق 11
  • فرماندهان
  • طلائیه
  • تا شهادت با ولایت ما رهسپاریم
  • شهدای جهرم
  • حرف های نارنجکی
  • روی خاکهای کربلای ایران
  • پیونــد بــا شهیــدان
  • آفتاب ولایت
  • کمیل
  • دانلود سریال جدید
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    نظرتان را درباره ی وبلاگ بگویید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 24
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 62
  • بازدید ماه : 61
  • بازدید سال : 1,261
  • بازدید کلی : 6,986